English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6711 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
landing net U تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
landing strip U باند فرود
landing strip U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips U باند فرود
landing strips U باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing U ورود بخشکی
landing U فرودگاه هواپیما
landing U بزمین نشستن هواپیما
landing U پاگردان
landing U فرود
landing U ورود به خشکی
landing U پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing U نشستن هواپیما
landing U پاگرد
landing U اسکله
landing U فرود ژیمناست به زمین
landing craft U کرجی ساحلی
administrative landing U پیاده شدن اداری
administrative landing U پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
advanced landing field U پایگاه فرود مقدم
advanced landing field U پایگاه هوایی مقدم
air landing U پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
air landing U فرودهوایی
air landing U فرود از راه هوا
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
landing field U فرودگاه
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
auxiliary landing field U فرودگاه کمکی
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
chinese landing U پهلو گرفتن به سبک چینی
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
deck landing aid U کمکهای فرود
design landing weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
diversionary landing U فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
divided landing gear U ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
forced landing U فرود اجباری هواپیما
forced landing U فرود اجباری
instrument landing U فرود کور
instrument landing U فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing aircraft U هواپیمای در حال فرود
landing angle U زاویه فرود
landing approach U مسیر تقرب
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing area U منطقه فرود
landing area U منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack U تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach U ساحل پیاده شدن
landing beam U نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing craft assault U قایق نیرو پیاده کن
landing craft raiding U قایق هجومی
landing craft tank U ناو تانک پیاده کن
landing forces U نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces U قوای اب خاکی
landing forces U نیروهای پیاده شونده
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing gear U عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing gear U ارابه فرود
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill U تپه فرود
landing light U چراغ فرود
landing mat U باند فرود اضطراری
landing mat U باندفرود تعجیلی
landing order U اجازه تخلیه بار
landing order U دستورتخلیه بار
landing party U گروه اب خاکی
landing party U گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing place U فرودگاه اسکله
landing schedule U برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing ship U ناو نیرو پیاده کن
landing ship dock U اسکله فرود اب خاکی
landing signal officer U افسر ارتباط فرود
landing site U پایگاه فرود
landing site U محل فرود
landing slab U تاوه پاگرد
landing spot U نقطه فرود
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle U خود روشنی دار اب خاکی
landing weight U وزن فرود
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
landing wires U سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing zone U منطقه فرود
landing zone U منطقه نشست هوایی
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing, storage, delivery U تخلیه
landing, storage, delivery U نگهداری
landing, storage, delivery U تحویل
maximum landing weight U حداکثر وزن فرود
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
night landing U فرود شبانه
night landing U پیاده شدن درساحل در شب
quarter landing U پاگرد پله با 081 درجه گردش
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
Other Matches
landing U فرود [هواپیما یا موشک]
soft landing U فرود نرم
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
landing deck U غرشهفرود
landing window U پنجرهفرود
landing stage U حملباقایق
nose landing gear U ترمزفروددماغه
main landing gear U ترمزاصلیفرود
front landing gear U ترمزجلوییفرود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com